زنان بیشتر از مردان در معرض خطر مرگ ناشی از حمله قلبی هستند
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۲۵۲۴۳
به گزارش ایندیپندنت، یک مطالعه جدید نشان میدهد که زنان دو برابر بیش از مردان در معرض خطر مرگ پس از حمله قلبی هستند.
پژوهشگران میگویند این یافتهها نیاز به آگاهی رسانی بیشتر از خطرات بیماری قلبی در زنان را برجسته میکند.
طبق این مطالعه، زنان ۵۵ ساله و کمتر پس از رسیدن به بیمارستان باید ۱۵ دقیقه بیشتر برای درمان منتظر بمانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مطالعات قبلی نشان دادهاند که زنانی که دچار حمله قلبی میشوند، زمانی که شریان اصلی وارد شده به قلب به طور کامل مسدود میشود و اصطلاحا انفارکتوس میوکارد (STEMI) رخ میدهد، تشخیص و درمان مناسبی در طول بستری در بیمارستان در مقایسه با مردان دریافت نمیکنند.
کارشناسان معتقدند که این ممکن است به دلیل سن بالاتر، سایر بیماریها و استفاده کمتر از استنت برای باز کردن عروق مسدود شده باشد.
دکتر ماریانا مارتینیو، نویسنده این مطالعه از بیمارستان گارسیا د اورتا(Garcia de Orta) در پرتغال میگوید: زنان در هر سنی که دچار انفارکتوس میوکارد میشوند، به طور ویژه در معرض خطر بالای تشخیص ضعیف هستند. این زنان پس از حمله قلبی، با کنترل دقیق فشار خون، سطح کلسترول و دیابت و ارجاع به توانبخشی قلبی، نیاز به نظارت منظم دارند.
وی افزود: سطح استعمال دخانیات در زنان جوان در حال افزایش است و این مشکل باید حل شود. در کنار این موضوع باید فعالیت بدنی و سبک زندگی سالم نیز ترویج شود.
این پژوهش جدید نتایج کوتاهمدت و بلندمدت پس از حمله قلبی STEMI را در زنان و مردان مقایسه و بررسی کرد که آیا تفاوتهای جنسی در زنان قبل از یائسگی(۵۵ سال و کمتر) و زنان یائسه(بیش از ۵۵ سال) آشکار است یا خیر.
در این مطالعه ۸۸۴ بیمار با میانگین سنی ۶۲ سال بررسی شدند که ۲۷ درصد از آنها زن بودند.
پژوهشگران میگویند، زنان در این مطالعه با میانگین سنی ۶۷ مسنتر از مردان با میانگین ۶۰ سال بودند و نرخ فشار خون بالا، دیابت و سکتههای قبلی در آنها بیشتر بود. در مقابل، مردان بیشتر سیگاری و مبتلا به بیماری عروق کرونری بودند.
در حالی که زمان بین بروز علائم و درمان با استنت به طور کلی بین زنان و مردان تفاوتی نداشت، زنان پیش از یائسگی پس از رسیدن به بیمارستان تاخیر درمان قابل توجهی بیشتری نسبت به همتایان مرد خود داشتند که به ادعای پژوهشگران، ۹۵ دقیقه در مقابل ۸۰ دقیقه است که حکایت از ۱۵ دقیقه انتظار بیشتر برای زنان دارد.
پژوهشگران با در نظر گرفتن عواملی مانند دیابت، کلسترول بالا، فشار خون بالا، بیماری عروق کرونری، نارسایی قلبی، بیماری مزمن کلیوی، بیماری عروق محیطی، سکته مغزی و سابقه خانوادگی بیماری عروق کرونری، خطر پیامدهای نامطلوب را بین زنان و مردان مقایسه کردند.
آنها میگویند در روز ۳۰ام، ۱۱.۸ درصد از زنان جان خود را از دست دادند، در حالی که این نرخ در مردان معادل ۴.۶ درصد بود.
همچنین در پنج سال پس از تجربه سکته قلبی، نزدیک به یک سوم از زنان(۳۲.۱ درصد) در مقایسه با ۱۶.۹ درصد از از مردان قربانی شده بودند.
در همین حال، بیش از یک سوم از زنان(۳۴.۲ درصد) در مقایسه با ۱۹.۸ درصد از مردان طی پنج سال، حوادث نامطلوب قلبی عروقی عمده را تجربه کردند.
دکتر مارتینیو گفت: زنان دو تا سه برابر بیشتر از مردان احتمال پیامدهای نامطلوب را در کوتاهمدت و بلندمدت داشتند.
پژوهشگران تجزیه و تحلیل بیشتری انجام دادند و ۴۳۵ مرد و زن را بر اساس عوامل خطر بیماری قلبی از جمله فشار خون بالا، دیابت، کلسترول بالا و سیگار کشیدن مقایسه کردند.
این مطالعه نشان داد که در بیماران مشابه بالای ۵۵ سال، همه پیامدهای نامطلوب اندازهگیری شده در زنان شایعتر از مردان است.
حدود ۱۱.۳ درصد از زنان در ۳۰ روز در مقایسه با ۳.۰ درصد از مردان جان خود را از دست دادند و در پنجمین سال، یک سوم از زنان(۳۲.۹ درصد) در مقایسه با ۱۵.۸ درصد از مردان قربانی شده بودند.
دکتر مارتینیو میگوید: زنان یائسه پس از انفارکتوس میوکارد پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت بدتری نسبت به مردان هم سن خود داشتند. زنان پیش از یائسگی، مرگ و میر کوتاه مدت مشابهی داشتند، اما در درازمدت پیشآگهی ضعیفتری در مقایسه با همتایان مرد خود داشتند.
وی افزود: در حالی که مطالعه ما دلایل این تفاوتها را بررسی نکرده است، علائم غیر معمول انفارکتوس میوکارد در زنان و استعداد ژنتیکی ممکن است در این موضوع نقش داشته باشند. ما هیچ تفاوتی در استفاده از داروهای کاهش فشار خون یا سطح چربی بین زنان و مردان پیدا نکردیم.
وی در پایان گفت: این یافتهها یادآوری دیگری از نیاز به آگاهی بیشتر از خطرات بیماریهای قلبی در زنان را نشان میدهد. پژوهشهای بیشتری برای درک اینکه چرا بعد از انفارکتوس میوکارد، نابرابری جنسیتی وجود دارد، مورد نیاز است تا بتوان گامهایی برای کاهش این شکاف برداشت.
این پژوهش که هنوز مورد بررسی همتا قرار نگرفته است، روز دوشنبه در کنگره علمی انجمن قلب و عروق اروپا ارائه شد.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: بانک مرکزی افزایش قیمت شاخص بورس طلای جهانی قیمت روز خودرو انفارکتوس میوکارد حمله قلبی زنان و مردان بیماری عروق کوتاه مدت فشار خون ۵۵ سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۲۵۲۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نتیجهایکه قابل پیشبینی بود
حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: اتفاقات تلخ و تکاندهنده شامگاه چهارشنبه استادیوم آزادی در جریان یک بازی فوتبال شوکی حیرت انگیز برای جامعه ما محسوب میشود، اما واقعیت آن است که به نوعی مدتها قبل درخصوص چنین حوادث تلخی هشدار داده شده بود.
ماجرا از آن قرار است که در جریان بازی دو تیم سپاهان و پرسپولیس که همچون بازیهای چند وقت اخیر با حضور تماشاگران خانم برگزار شد، صحنههایی در روی سکوها خلق شد که از شدت وقاحت قابل طرح نیست؛ اما آنچه میتوان با عرض تأسف بدان اشاره کرد؛ فحاشی و توهینهای بسیار زشت و غیر اخلاقی تعداد زیادی از تماشاگران منتسب به یک تیم علیه زنان تماشاگر منتسب به تیم مقابل بود. به کارگیری چنین الفاظی خطاب به بانوان حاضر در ورزشگاه در حالی بود که این صحنهها و الفاظ فرسنگها با روح حاکم بر اصل ورزش فاصله دارد. البته از سوی دیگر شاهد برخی صحنههای واکنشی زشت و زننده از سوی تعداد معدودی از زنان هم بودیم.
در کنار این؛ انتشار ویدئویی از صحبتهای زشت و زننده یک به اصطلاح لیدر تیم علیه زنان و دختران حاضر در ورزشگاه واکنشهای گسترده اعتراضی مردمی را در پی داشت.
حال سؤال اینجاست؛ آیا فحاشی و توهین در ورزشگاههای محل برگزاری مسابقات فوتبال در کشورمان یک اتفاق بدون سابقه و حادثهای غیر قابل پیشبینی است و یا اینکه با توجه به شرایط ناخوشایند جو استادیومهای ورزشی فوتبال در کشورمان در سالهای گذشته و انواع و اقسام درگیریها، توهینها، سنگپرانیها و... میتوان آن را اتفاقی قابل انتظار در ادامه حوادث تلخ گذشته دانست؟
کسانی که اندکی با جو ورزشگاههای به خصوص فوتبال در کشورمان آشنا باشند یا اخبار و حواشی فوتبالمان را دنبال کنند گواهی بر این ادعا خواهند بود که در سالهای گذشته و هفته به هفته شاهد حواشی تلخ و دلسردکننده و پررنگتر از متن در خلال بازیهای لیگ بوده و هستیم. با احترام به طیف هواداران ریشهدار و فوتبالی و اخلاق مدار باید گفت تقریباً ورزشگاهی در بین ورزشگاههای برگزاری مسابقات فوتبال کشورمان نیست که به نوعی در آن شاهد حاشیههای آزاردهنده و درگیری لفظی یا فیزیکی و توهین به تماشاگران مقابل یا بازیکنان و مربیان حریف و داور و... نباشیم. اهل فن حتماً اذعان میکنند که به دلیل جو ناخوشایندی که بیان شد، سالهاست بسیاری از هواداران قدیمی و خانوادهها نه خود در ورزشگاه حاضر میشوند و نه اجازه حضور به فرزندانشان میدهند. احتمالاً تصویر تکاندهندهای که چند سال قبل از پدری که با فرزند خردسالش در استادیوم حاضر شده بود اما مجبور شده بود با دستانش گوش فرزندش را بگیرد تا الفاظ ناشایست برخی هواداران را نشنود دیده باشید.
در این شرایط به طرز عجیبی به یک باره در یکی دو سال اخیر در ادامه برخی تلاشهای جسته و گریخته قبلی، مسئله حضور زنان در استادیومهای فوتبال مطرح شد و شاهد بودیم از سوی برخی رسانههای داخلی و خارجی، چهرههای سیاسی و فعالان حوزه زنان، سلبریتیها و... به آن دامن زده میشد. عجیب آنکه مسئله حضور زنان در استادیوم که شاید جزو ۲۰ مطالبه اصلی زنان و دختران کشورمان نیز نبود تبدیل شد به یک مطالبه مثلاً سراسری و الزام آور! برخی فشارهای فدراسیون جهانی را بهانه کردند و برخی برای تحقق این مطالبه بر شیپور برابری زنان و مردان دمیدند. به نوعی شاهد یک مسئلهسازی هدفمند بودیم که مثل همیشه برخی از مسئولان کشور نیز با شیرجه در این جریان متلاطم و مسئلهسازی کاذب، وارد بازی شدند! در این بین از همان ابتدا بارها هشدار داده شد که این مطالبه کاذب نسبتی با واقعیت مطالبات زنان جامعه ندارد و حتی اگر فرضاً این یک مطالبه جدی هم باشد جو ورزشگاههای فوتبال کشورمان که متاسفانه به علت شرایط غیر فرهنگی آن بسیاری از مردان نیز از آن گریزان هستند، شرایط مناسب برای حضور همراه با حفظ کرامت و شأن زنان را ندارد.
مدافعان حضور زنان در این چنین ورزشگاههایی در پاسخ مدعی بودند که اتفاقاً حضور بانوان در استادیوم جو نامناسب و غیر فرهنگی را به طور خودکار کنترل میکند! و البته گاه مثل آنچه چند هفته قبل در ورزشگاه اراک گذشت، نیز شاهد حوادث عجیبی هستیم که قابل پیشبینی هم نیست. جالب اینکه اصرار به حضور زنان در ورزشگاههای برگزاری فوتبال مردان در شرایطی است که سالهاست لیگ فوتبال و فوتسال زنان کشورمان در سطح بالایی برگزار میشود اما معمولاً یا تماشاچی ندارد یا اندک بانوان تماشاچی در محلی این بازیها حاضر میشوند.
نداشتن شرایط حضور همراه با حفظ کرامت زنان در استادیومها موضوعی است که در نامه روز گذشته وزیر ورزش به رئیس فدراسیون فوتبال به صراحت مورد گوشزد قرار گرفته است: «...متأسفانه نه تنها شاهد بهبود شرایط فرهنگی حاکم بر ورزشگاههای فوتبال نیستیم، بلکه شاهد بروز و ظهور صحنهها و اتفاقاتی هستیم که هرگز در شأن هواداران ایرانی نبوده و متأسفانه رفتار برخی هوادارنماها زمینه ایجاد خدشه بر منزلت و کرامت زن ایرانی را نیز فراهم کرده است که رصد و کنترل این افراد معدود وظیفه باشگاههاست.معتقدم بروز این نوع حوادث، ناشی از فقدان برنامه جامع فرهنگی برای بهبود جو حاکم بر ورزشگاههای فوتبال و همچنین ناشی از کمتوجهی برخی باشگاههای فرهنگی ورزشی فوتبال کشور است که متأسفانه لفظ «فرهنگی» را به عاریه یدک کشیده و فاقد اهتمام لازم برای ساماندهی هواداران خود هستند...» البته باید پرسید که اگر شرایط برای حضور زنان در استادیومها فراهم نبوده چرا اجازه آن صادر شده تا شاهد چنین حوادث تلخی باشیم؟!
اتفاقات شامگاه چهارشنبه نشان داد که متاسفانه نه تنها حضور بانوان در ورزشگاه از شدت فضای مسموم و ناسالم نکاست بلکه در اتفاقی تاسف انگیز شاهد زشتترین و شرمآورترین صحنهها و توهینها و زیر پا گذاشتن کرامت بانوان نیز بودیم. این در حالی است که حفظ کرامت زنان یک اصل مهم و قطعی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ماست و نباید بازیچه بیتدبیری عدهای کارناشناس و برنامهریز به دور از واقعیتهای جامعه شود.
اتفاقات این روزها و سالهای اخیر در ورزشگاهها ریشه در کم توجهی یا فراموشی مقوله فرهنگ و مدیریت صحیح در فوتبال و ورزش کشور دارد؛ موضوعی که بارها از سوی سرویس ورزشی روزنامه کیهان و هفته نامه کیهان ورزشی به طور ویژه و موشکافانه مورد تحلیل و بررسی و تذکر قرار گرفته است.
واقعیت آن است که جو نامناسب استادیومهای فوتبال به شدت متاثر از فضای مدیریتی فوتبال و نظام باشگاهداری کشورمان میباشد. وقتی گاه بر سر یک صحنه داوری یا مشکوک بارها و بارها شاهد بیانیه نویسی مدیران باشگاهها علیه یکدیگر و توهین و تهمت آنها نسبت به هم هستیم، مگر میشود این رویه به سکوها کشیده نشود؟ وقتی که هر فصل صدها میلیارد تومان برای هر کدام از باشگاههای بزرگ فوتبالمان هزینه میشود و تنها مسئله مهم، برد و باخت و از میدان به در کردن رقیب میشود و توجهی به هزینه کردن برای ارتقای فرهنگی ورزشگاهها نمیشود چه انتظاری از جوانان و نوجوانان هیجان زده و گاه پیرانی که بزرگی کردن را فدای جوگیریهای زود گذر میکنند میرود؟
اما نکته اصلی اینکه، مسئله تلاش برای برجسته کردن مطالبه کاذب حضور زنان در ورزشگاهها را باید در ادامه تلاشی پر دامنه دانست که در سالهای اخیر تلاش میکند، این باور غلط را در ذهن دختران و زنان جامعه وارد کند که سقف موفقیت و کرامت زن، شبیه شدن به مردان در رفتار و پوشش و... است.
به عنوان مثال؛ این روزها متاسفانه شاهد ترویج استعمال دخانیات در بین دختران و زنان جامعه هستیم که فیلمهای سینمایی و سریالهای خانگی و فضای مجازی، کافههای همچون قارچ روییده در سطح شهرها و ... مبلغ و مروج آن شدهاند. سؤال اینجاست، بر چه اساسی شبیه شدن به مردان و تلاش برای تکرار رفتار آنان ارزشی برای زنان محسوب میشود؟! چه بسیار زنان موفق و اثرگذاری در این کشور که با حفظ کرامت انسانی و تاکید بر ارزشهای وجودی زنانه و موهبتهای الهی قدر دانسته شده خود و بدون نیاز به شبیه شدن به مردان، در عرصههای مختلف علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، ورزشی و... به بالاترین درجات و جایگاهها رسیدهاند.
کاش این افراد به ظاهر دلسوز که بر طبل شبیه شدن زنان به مردان به اسم برابری میکوبند و با سخنان و رفتار فریبنده خود به دنبال جلب نظر دختران و زنان هستند میتوانستند درک کنند که زن و مرد با همه حقوق محترم و مختص خود، تفاوتهایی دارند که پروردگار و خالق متعال آنها با حکمت خود ایجاد کرده است. کاش میدانستند مفهوم برابری به معنی شبیه شدن در ظاهر و عین هم شدن نیست و زن از نظر اسلام آنقدر مقام و منزلت محترم و والایی دارد که اگر قدر خود را بداند نه تنها نیازی به شبیه شدن به مردان برای دیده شدن و ارتقای جایگاه ندارد بلکه مردان نیز به مقام و منزلت او نخواهند رسید.
و البته نباید از این واقعیت هم غافل شد که دور نگه داشتن زنان و دختران جامعه ما از گوهر وجودی و سرمایههای الهی منحصر به فردشان و کشاندن آنها به عرصههای نامربوط یا کم اهمیت و درجه چندم یک دام حساب شده از سوی کسانی است که از رشد و تعالی روز افزون زنان و دختران در این جامعه و با تأسی به الگوی اسلامی و انقلابی نگرانند. اگر شبیه شدن زنان به مردان در رفتار و پوشش و شغل و... راهگشا و رشد دهنده زنان بود، امروز در جوامع غربی تا این حد شاهد تنزل جایگاه زن و تبدیل این موجود مقدس به کالای درجه چندم و بازیچه تبلیغ اجناس و وسیله خوشگذرانی مردان نمیبودیم.
اینجاست که مسئولان آموزش و پرورش، رسانهها و صداوسیما، دستگاههای فرهنگی و... باید در عرصه تبیین شأن و منزلت و فلسفه وجودی زنان برای دختران و بانوان کشورمان و نشان دادن نقشه دشمن برای دور کردن آنها از جایگاه ارزشمندشان بیش از پیش تلاش کنند.